اقلیما
اقلیما

اقلیما

شعر از ادیب نیشابوری

این شعر زیبا از ادیب نیشابوری تقدیم به دیده بانی های شاعر و دوستدار شعر:

همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه ی ما

کوه ما سینه ی ما ناخن ما تیشه ی ما


شور شیرین زبس آراست ره جلوه گری

همه فرهاد طراود ز رگ و ریشه ی ما


بهر یک جرعه ی می منت ساقی نکشیم

اشک ما باده ی ما دیده ی ما شیشه ی ما


عشق شیریست قوی پنجه و می گوید فاش

هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ی ما

نظرات 2 + ارسال نظر
Yaghoob شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:23

مــــارا  نکشان   به   سوی   لبهای   خودت
برگــــرد   برو   بخواب    در    جای    خودت
می  خواهی  اگر  ببوسمت  حرفی  نیست
امّــــــا  همه ی  عواقبش   پـــــای  خودت
……………
ای کاش فراغتی فراهم می شد
از وسعت درد قطعه ای کم می شد
این بار مصیبتی که بر شانه ی توست
ایوب اگر داشت قدش خم می شد
…………….
بازیچه ی هر ایل و تباری شد عشق
انگیزه ی هر خلافکاری شد عشق
حافظ ! تو عروج عشق را دیدی و من
دیدم چه دروغ شاخداری شد عشق

hedayat سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:26

خوبه!!!
خودت شعر نگفتی؟

انشاالله ما هم شعر می گیم
چرا خودت شعر نمی گی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد